60 سال از مرگ یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای دنیای علم می‌گذرد. دانشمندی آلمانی تبار که در شهری کوچک متولد شد، اما دستاوردهای بزرگی را تقدیم تاریخ کرد. مادرش روحیه‌ای هنرمندمآب داشت و پدرش مالک کارگاهی کوچک بود که محصولات شیمیایی تولید می‌کرد.
 آلبرت کوچک،  نه نابغه بود و نه نشانه‌ای از نبوغ از خود بروز می‌داد. بسیار دیر زبان باز کرد و هرگز بازیهای کودکانه نمی‌کرد. پدر و مادرش دلواپس بودند مبادا فرزندشان ناقص و فاقد هوش باشد. انیشتین روز به روز قد می‌کشید تا آنکه هدیه پدرش که قطب نمایی ساده بود، جهت زندگی او را تغییر داد. انیشتین ساعتها در عملکرد قطب‌نما خیره ‌می‌شد تا بلکه سر از کار آن در بیاورد. در واقع این قطب‌نما چراغ راه آینده‌ی او و ابزاری الهام بخش بود. چرا که آلبرت تلاش می‌کرد تا قوانین نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند. 
در 17 سالگی تصمیم گرفت تا به دانشگاه وارد شود. اما در آزمون ورودی دارالفنون سوئیس که روزگاری از معتبر‌ترین مراکز آموزش فنی بشمار می‌رفت مردود شد. چرا که چندان سررشته‌ای از علوم طبیعی نداشت. اما بواسطه اطلاعات وسیع از علم ریاضیات توسط مدیر دارالفنون، به مدرسه‌ی نمونه‌ی دیگری معرفی شد تا بعداً بتواند بدون آزمون ورودی وارد مدرسه‌ی دارالفنون زوریخ سوئیس شود. او حرص عجیبی به مطالعه ریاضی و فیزیک داشت و مطالعات بسیاری را در این زمینه انجام داد تا آنکه فارغ‌التحصیل شد. انیشتن ناامید از یافتن شغلی در مدرسه زوریخ به عنوان مدرس، در مدرسه‌ی دیگری مشغول به کار شد و در این حین توانست تابعیت کشور سوئیس را دریافت کند اما پس از مدتی تدریس را رها کرد و در مرکز ثبت اختراعات مشغول به کار شد. اشتغال او در این مرکز نقطه عطفی شد تا بعدها حائز کرسی استادی فیزیک تئوری در دانشگاه پراگ شود. حالا دیگر انیشتین جوان بواسطه نظریات نوآورانه خود شهره خاص و عام بود بگونه‌ای که بسیاری از موسسات علمی حسرت همکاری با او را در سر می‌پروراتدتد. اوحتی در اوج جنگ جهانی به نظریه پردازی می‌پرداخت، اما تبلیغات منفی علیه وی مشکلاتی را ایجاد کرد. انیشتین برای غلبه بر شایعات و تهمت‌ها علیه نظریات  علمی خود به مسافرتهای زیادی رفت و نکته جالب آنکه با استقبال مردمی قابل توجهی مواجه می‌شد. به باور بسیاری، پیشرفتی که او نصیب علم بشری کرد، تنها قابل درک توسط آیندگان است. 
هرچند سالها از مرگ انیشتین می‌گذرد اما هنوز هم می‌توان ‌درسهای زیادی از او یاد گرفت و در زندگی بکار بست. اگر چه شهرت انیشتین به واسطه علم او در فیزیک است، اما بسیاری از جملات و آموزه‌های او در دنیای کسب و کار نیز قابل تعمیم است، تفکر و تأمل در نکاتی که در ادامه می‌خوانیم و بکارگیری آنها در امورات شخص و حرفه‌ای، راه و رسم زندگی پیشرفت ‌گرا را به ما می‌آموزد.    

یادگیری از انیشتین در کسب و کار
•    «اگر A را برابر موفقیت در زندگی بگیریم. آن‌گاه A=X+Y+Z که در این فرمول، کار برابر X، Y برابر با سرگرمی و Z برابر با سکوت است. »
پیش‌ترها در مصاحبه‌هایم با رادیو، به فرمولی به نام موفقیت انیشتنی اشاره کرده ام. این فرمول ساده نشان می‌دهد که چگونه می‌توان در زندگی حرفه‌ای خود به موفقیت دست یافت. بنابر‌این برای دستیابی به موفقیت در هر عرصه‌ای بویژه کسب و کار، باید با چاشنی سخت‌کوشی و توازن آن با سرگرمی، حرکتی آرام را به سمت دستیابی به اهداف خود آغاز کنیم. در بازار شلوغ امروز، سکوت کیمیا بوده و حرکت ارام و در عین حال قدرتمندانه لازمه‌ی توفیق در آن است. 

•    «ما نمی‌توانیم مسائل را با همان نگرش و طرز فکری که قبلاً داشته‌ایم، حل کنیم.» 
به بیان ساده، انیشتن سالها پیش، نگرشی را مطرح ساخت که امروزه یکی از اصول پرکاربرد در ادبیات کسب و کار محسوب می‌شود. تفکر چارچوب‌شکنانه یا به قول برخی تفکر خارج از جعبه، از عناصر ضروری در کسب و کار خلاقیت محور بوده  و ابزاری کاربردی برای حل مسئله و تولید ایده‌های ثروت آفرین است. 

•    «هر کودنی می‌تواند مسائل را بزرگ‌تر، پیچیده‌تر و زمخت‌تر کند . اما برای حرکت در جهت عکس، باید کمی نبوغ و مقدار زیادی شهامت چاشنی کنیم.»
موفقیت در تجارت، نیازمند جهش‌های باورمندانه و برآمده از ایمان به پیشرفت و در پیش گرفتن مسیرهای نوآورانه است. کسب و کارها در عصر پیچیدگی‌ها، رویکردهای مبتنی بر مهندسی ساده‌سازی را در پیش گرفته‌اند. باور اکثریت فلاسفه و اندیشمندان کسب‌و‌کار این است که در شرایط یکسان، تئوری‌های ساده بر تئوری‌های پیچیده ارجحیت دارند. لذا همواره می‌بایست پدیده‌ها را با کمترین شاخ و برگ‌ و حواشی اضافه توصیف کرد.
تا به امروز راه‌کارهای مختلفی برای مقابله با پیچیدگی و کاهش آن ارائه شده است، قوانین جان مادا از جمله راهکارهای علمی ساده‌سازی محسوب می‌شود که مبتنی بر سه اصل اساسی کاهش هوشمندانه، سازماندهی و ترکیب‌بندی در یک چارچوب، و در نهایت تمرکزبر امور معنادار است.     

•    «منطق می‌تواند شما را از نقطه آ  به ب ببرد، اما تخیل قادر است مارا به هر جا برساند. »
والت دیزنی را به عنوان تصویرگر رویاها می‌شناسیم. او در نقل قولی می‌گوید: "اگر بتوانید چیزی را در خیالتان مجسم کنید. مطمئناً از پس واقعیت بخشیدن به آن نیز برخواهید آمد. همیشه در یاد داشته باشید که همه‌چیز با یک رویا و یک موش شروع شد."
 می‌دانیم که به قول سیاستمدارانی مثل چرچیل، امپراتوری‌های آینده از آن امپراتوری‌های ذهن است، کسب و کارهایی که خمیرمایه آن تخیل و تفکر عالمانه است. رشد کسب و کار و توانایی مدیریت آن، چندان به مدارک دانشگاهی مرتبط نیست و بیشتر به صفاتی نظیر قدرت تخیل، ممارست، کنجکاوی، اشتیاق، شم کسب و کار و مهارت نیازمند است. افرادی که تخیلی قدرتمند دارند، دارای یک مزیت رقابتی ویژه هستند. چرا که قادرند قبل از رقبای خود به ایده‌های جدید دست یابند.