یک تصمیم خوب چه ویژگیهایی دارد؟
یکی از وظایف اصلی مدیران در سازمانها تصمیمگیری است. هرچقدر که در چارت سازمانی مدیر در جایگاه بالاتری قرار داشته باشد تصمیم او تأثیر مستقیم بیشتری روی افراد سازمان خواهد داشت و از اینرو باید در فرایند تصمیمگیری خود حساسیت بیشتری به خرج دهد. برای مثال اگر اهداف فروش به شکلی توسط مدیریت ارشد یک سازمان به مدیر فروش و از طریق او به سرپرستان و فروشندگان ابلاغ شود که به هیچ وجه قابل دسترسی نباشد و فروشندگان به دلیل نرسیدن به هدف پورسانت خوبی دریافت نکنند، در حقیقت مدیریت ارشد سازمان با این تصمیم نادرست خود انگیزه نیروهای فروش را که نیروهای خط مقدم یک شرکت هستند، نابود کرده است.
از طرف دیگر اگر به عنوان مثال مدیر بازاریابی یک سازمان از ابزار بازاریابی در اختیارش مانند سمپلینگ، نمایش محصول، و ترویج (پروموشن) به درستی استفاده کند، با تصمیم خود میتواند فروش شرکت را تکان دهد و سهم بازار بیشتری بگیرد.
بنابراین همه چیز به تصمیمگیری افراد کلیدی سازمان بستگی دارد که نیروهای اجرایی را در چه مسیری هدایت کنند. اما چه تصمیمی را یک تصمیم خوب مینامیم؟ به عبارت دیگر یک تصمیم خوب دارای چه ویژگیهایی است؟ در ادامه به ویژگیهای تصمیمی که بتواند موجب رشد و سودآوری یک سازمان شود، اشاره شده است:
1. تصمیمات خوب تأثیر مثبتی روی دیگران دارند.
شاید این عبارت واضح و بدیهی به نظر برسد اما اگر اینطور بود پس چرا تعداد تصمیمات اشتباه اینقدر بالا است؟ فرد تصمیمگیرنده باید به تأثیری که تصمیمش روی تک تک افراد سازمان میگذارد، فکر کند و سعی کند بگونهای تصمیمگیری کند که حداکثر افراد ممکن در سازمان از آن منتفع شوند. تصمیمی که باعث رضایت عدهای و نارضایتی عدهای دیگر شود، نمیتواند تصمیم خوبی نامیده شود. بنابراین تصمیم خوب تصمیمی است که منافع سازمان را با منافع افراد آن همراستا سازد.
2. تصمیمات خوب فرصتساز هستند.
یکی دیگر از ویژگیهای یک تصمیم خوب این است که فرصت رشد را برای افراد فراهم میآورد. در حقیقت یک تصمیم خوب مانند محرکی است که دریچههای جدیدی را به سوی افراد میگشاید. تصمیمات فرصتساز نیازمند چابکی هستند زیرا اگر مدیر در تصمیمگیری خود تعلل کند، رقبا زودتر تصمیم خواهند گرفت و فرصت خواهد سوخت.
3. تصمیمات خوب قابلیت اجرایی شدن دارند.
اگر تصمیمی قابلیت اجرایی شدن نداشته باشد، نمیتوان آن را تصمیم خوبی نامید. تصمیم خوب باید شفاف و به دور از ابهام باشد. تصمیمی که در مرحله اجرا با شکست مواجه شود و نتایج آن برای سازمان ملموس نباشد، نیاز به بازنگری دارد.
4. تصمیمات خوب معیار دارند.
تصمیمات تأثیرگذار دارای چارچوب و معیار هستند. به عبارت دیگر فرد تصمیمگیرنده بر اساس معیارهایی که کاملاً مشخص و شفاف هستند اقدام به تصمیمگیری میکند و سلیقه و تعصب خود را وارد این فرایند نمیکند. تصمیمات سلیقهای منافع عده محدودی را تأمین میکنند و نه منافع تمام سازمان. هر چقدر تصمیم نظاممندتر باشد تعداد افرادی بیشتری از نتایج اجرا شدن آن منتفع خواهند شد.
5. تصمیمات خوب قابل دفاع هستند.
فرد تصمیمگیرنده باید در هر لحظه این آمادگی را داشته باشد که از تصمیم خود دفاع کند. به عبارت دیگر، یکی از ابعاد یک تصمیم خوب این است که در تصمیمگیرنده حس مسئولیتپذیری ایجاد میکند تا در موارد مقتضی از تصمیمی که گرفته با معیارهای ملموس و روشن دفاع کند.
6. تصمیمات خوب خودآگاهی ایجاد میکنند.
فرض کنید از شما به عنوان مدیر بازاریابی خواسته میشود که چشمانداز بازاریابی شرکت را برای 10 سال آینده تعیین کنید. زمانی که این درخواست مطرح میشود، شما با توجه به تواناییهایی که از خود سراغ دارید متوجه میشوید که برای این کار نیاز به مطالعه و تحقیقات بیشتری دارید. همچنین لازم است با بزرگان صنعت مشورت و از تجربههای آنها استفاده کنید. در ضمن لازم است که سناریوهایی را برای کاروکسب خود طراحی کنید تا بر اساس آنها برنامههای بازاریابی را تعیین کنید. تمام این کارها یعنی اینکه شما نسبت به جایگاه خود در حلقهای که در آن قرار گرفتهاید، آگاه میشوید و سعی میکنید با ابزاری که در اختیار دارید بهترین تصمیم را بگیرید.
سبز باشید