بهانههایی که برا ی تعلل کردن میآوریم
افرادی که به تعلل کردن در انجام کارها و وظایف سازمانی شهرت دارند، بهانههای مختلفی برای رفتارشان میتراشند. برای مثال از آنها میپرسیم چرا در زمان تعیین شده کار را انجام ندادید؛ پاسخ آنها این است که "سرم خیلی شلوغ بود". یا چرا تا شب قبل از ملاقات با یک مشتری مهم، خودت را آماده نکرده بودی؟ پاسخی که میشنویم این است که "وقتی تحت فشار باشم بهتر کار میکنم".
دکتر جوزف فِراری، استاد روانشناسی در دانشگاه دپول (DePaul University) در شیکاگو به تحقیق درباره افرادی میپردازد که در انجام کارها تعلل به خرج میدهند. او معتقد است این افراد متخصص بهانهتراشی هستند. حدود 20 درصد از افراد بزرگسال مبتلا به "تعلل گرایان مزمن" هستند. پذیرفتن بهانههای این افراد تنها باعث ادامهدار شدن موضوع و حادتر شدن وضعیت میشود.
دکتر فراری معتقد است که رایجترین بهانههایی که تعللگرایان برای به تأخیر انداختن وظایف خود استفاده میکنند بدین شرح هستند. لازم به ذکر است که مدیریت سازمان باید با شناسایی این بهانهها، جلوی سرایت آنها به دیگر افراد سازمان را بگیرد.
من بهترین عملکردم را زمانی دارم که تحت فشار باشم.
تعللگرایان گمان میکنند زمانی که تحت فشار باشند (مثلاً به پایان مهلت تعیین شده نزدیک شده باشند) عملکردشان بهتر میشود اما دکتر فراری عنوان میکند که تحقیقات 30 ساله او نشان میدهد که این ذهنیت به هیچوجه درست نیست و پایه و اساس علمی ندارد. در آزمایشاتی که از افراد خواسته میشود در سریعترین زمان ممکن کاری را به انجام برسانند افراد تعللگرا نسبت به افرادی که تعللگرا نیستند اشتباهات بیشتری را مرتکب میشوند که این نشان میدهد این افراد زمانی که قرار باشد با سرعت کار کنند اصلاً عملکرد خوبی ندارند. پس اینکه "من زیر فشار که باشم بهتر کار میکنم" فقط و فقط یک بهانه است.
این روزها سرم خیلی شلوغ شده.
تعللگرایان برای اینکه تأخیر خود را در انجام کارها توجیه کنند، معمولاً سراغ گرفتاریهای زمانه و شلوغ بودن زندگیشان میروند. اما این فقط یک بهانه است چون گرفتاریهای زمانه برای همه وجود دارد. در حقیقت، بشر قرنهاست که سرش شلوغ است ولی این دلیلی برای تعلل در انجام امور نمیشود. اصلاً این که گفته میشود زندگیها مثل گذشته آسان نیست و وقت کم شده است، به خودی خود یک بهانه است. در گذشته اجداد ما زمین را شخم میزدند و امروزه ما به ایمیلهایمان پاسخ میدهیم. کدام یک از این دو سختتر است؟ مضاف بر اینکه، سالها، قرنها و هزارههاست که شبانهروز 24 ساعت دارد.
من در مدیریت زمان ضعیف هستم.
ضعف در مدیریت زمان یکی دیگر از بهانههای رایج افراد تعللگراست. این در حالی است که این افراد در مدیریت زمان ضعیف نیستند بلکه در مدیریت کارهایشان ضعف دارند. در حقیقت اگر این افراد برای کارهایی که از آنها خواسته شده برنامهریزی کنند اصلاً نیازی به مدیریت زمان به وجود نخواهد آمد.
من تنبل هستم ولی توانایی لازم را دارم.
تحقیقات دکتر فراری نشان میدهد که افراد تعللگرا به شدت به تصویری که از خود در محل کارشان ارائه میدهد، حساس هستند. آنها بین اینکه گفته شود تنبل هستند یا اینکه توانایی لازم را ندارند، ترجیح میدهند که به عنوان افراد تنبلی شناخته شوند که توانایی انجام کار را دارند. جالب است که این افراد همانقدر که از شکست میترسند از موفقیت نیز هراس دارند زیرا مطمئن نیستند که بتوانند سطح موردنظر را حفظ کنند.
من تعللگرا نیستم، من کمالگرا هستم.
گرچه افراد تعللگرا و کمالگرا تمایل دارند وقت زیادی را برای انجام کارها صرف کنند اما تفاوت بسیار زیادی بین این دو گروه وجود دارد و دلیل اصلی این تفاوت، انگیزه متفاوت آنها برای تأخیر کردن است. افراد کمالگرا میخواهند کارشان عاری از هرگونه اشتباه باشد و بدین ترتیب به رشد خود و سازمانش کمک کنند در حالی که انگیزه افراد تعللگرا برای تأخیر کردن میتواند نیاز آنها به جلب توجه دیگران باشد یا اینکه آنها تمایل دارند به عنوان فردی بااستعداد که با وجود تعلل میتواند کارها را انجام دهد، شناخته شوند.