بایدهای برندهای آینده (قسمت دوم)
• محتوا سوخت محرکه صدای برند است
تولید محتوای با کیفیت، علاوه بر ارزشآفرینی برای مشتری موجب میشود تا صدا و جوهرهی برند منتشر شود و بازار را اشباع کند. تولید محتوا باید متناسب با ماموریت و چشمانداز سازمان و به شیوهای صریح، صمیمی، آموزنده و معنادار و وزین باشد. بازاریابی محتوایی از جمله ابزارهای روزآمد وکارآمد برای برقراری ارتباطات بهینه با مشتریان و مخاطبان سازمان و ارزشآفرینی برای آنان است و موجب جلب نظر آنها میشود. لذا بازاریابی بوسیله محتوا، بسترساز فروش محصولات یا خدمات و هنر برقراری ارتباط با مشتریان، آن هم بدون فروش محصول است و ابزاری توانمند برای مخاطب سازی به شمار میرود.
• خلاقیت و نوآوری باید منبع الهام بخش برندها باشد
خلاقیت و نوآوری برندها موجب میشود که آنها بتوانند وفاداری مشتریان را به شکل مستمر ارتقا دهند. اهمیت نوآوری تا بدانجا است که برخی صاحبنظران آن را مهمترین رکن سازنده مزیت رقابتی میدانند. لذا، آینده بازاریابی درگرو بازاریابی خلاق است. فقر ایدهها از جمله مشکلات حوزه بازاریابی است که مشکلات متعددی را بوجود میآورد و سازمان را از رسیدن به اهداف خود باز میدارد. در طرف مقابل، نوآوری و بازاریابی خلاق امکان بهرهگیری از فرصتهای ناب و عرضه محصولات و خدمات جدید با گستره وسیعتری از مخاطبان را فراهم میکند.
• برندها باید هدفمند باشند.
حقیقت آن است که آیندهی سودآوری سازمانها در گرو هدفمندی و تمرکز است. بنابر نقلی قولی از سیمون مینوارینگ مولف کتاب" اول ما"، مصرفکنندگان نه فقط به ابزار و اسباب بهتر، بلکه به دنیایی بهتر نیازمند هستند. بنابراین آینده ازآن برندهای نیکنام و نیکخواهی خواهد بود که به انجام اعمال خوب همت دارند و پاداش آنها فروش بیشتر و سهم بیشتر از بازار خواهد بود؛ این برندها هدفی خاص و متعالی را دنبال میکنند که همسوی با منافع و مصالح اجتماعی باشد.
بنابراین از خود سوال کنیم که برند ما به دنبال چه هدفی است؟ اگر پاسخ را نمیدانید، کافی است تلاش بیشتری کنید و یا از کمک مشاورین و محققین شایسته بهره بگیرید.
• برندها باید گوشی شنوا داشته باشند
برندها موجوداتی زنده هستند که باید ازحواس موجودات دارای حیات از جمله مهارت گوش دادن برخوردار باشند. برندهای شنوا از درجهی هوشمندی بالایی برخوردارند و میتوانند حرکات رقبا و نیز مشتریان خود را زیر نظر داشته و استراتژیهای خود را مبتنی بر نیازهای در لحظهی آنان درآورند. هنر شنیدن، به علاوه موجب شخصیسازی شدن تعاملات برند با مخاطبان میشود.
هوشمندی رقابتی از جمله شاخصههای برندهای آیندهگرا است که شرح مفصل آن را میتوانید در کتاب هوشمندی رقابتی و هوشمندی بازاریابی به قلم اینجانب مطالعه کنید.
• فرهنگ شما همان برند شما است
شرکت زاپوس نمونه تمام عیار فرهنگ برند است که در آن بخش خدمات مشتری نه یک دپارتمان بلکه ارزشی کلیدی است که کارکنان هر روز با آن زندگی میکنند. به عبارتی تعهد این قیبل شرکتها به فرهنگهای مشترینوازانه، معرف برند آنها است. کارکنان شایسته زاپوس، عامل اساسی تمایز فرهنگ آن به شمار میروند. مسئولین این شرکت بر این باورند که کارمند بد، همه چیز را نابود میکند. فرهنگ رسمی زاپوس حول محور 10 ارزش کلیدی است:
1. غافلگیری مثبت مشتریان از طریق ارائه خدمات مافوق تصور
2. درآغوش کشیدن تغییر وبرعهده گرفتن هدایت آن
3. شادیآفرینی با چاشنی سرگرمی و حیرت
4. ماجراجویی، خلاقیت و ذهن باز
5. رشد و یادگیری
6. ایجاد روابط باز و صادقانه از طریق تعامل
7. ایجاد یک تیم مثبت و جاریساختن روحیه دوستانه و حمایت از ایجاد خانواده کاری
8. انجام کار بیشتر، در قبال چشمداشت کمتر
9. اشتیاق و مورد توجه قرار دادن
10. فروتنی