بر اساس داده های انجمن کار و کسبهای کوچک آمریکا، هر ماه نزدیک به 540000  کار و کسب کوچک شروع به کار میکنند. اگر چه نیمی از این کارهای نوپا مراسم 5 سالگیشان را جشن خواهند گرفت، ولی 70 درصد از آنها در طول 10 سال به شکست منجر میشوند.

هرچند  شرایط اقتصادی در هشت سال گذشته سخت‌تر شده است، اما حقیقت این است که بیشتر کار و کسب¬ها به خاطر شرایط تجاری بد و یا به علت اجبارهای پیچیده ی بازارهای خارجی شکست نمی‌خورند، بلکه به خاطر رهبری ضعیف داخلی دچار اضمحلال میشوند.

شاید خشن و بیرحمانه به نظر بیاید، اما این در کار و کسب واقعیت دارد. این که ماهیانه بیش از نیم میلیون کار و کسب جدید شروع به کار میکنند خودش نشان دهنده آن است که تمامی آنها رهبران خوبی نخواهند داشت، چه برسد به رهبران برجسته و عالی.

برای بهبود و تعالی مهارتهای رهبری در کار و کسب خود، نکات زیر را رعایت کنید:

1. مراقب کارمندان خوب خود باشیم.

کارمندان شایسته شما مهمترین بخش شرکت‌تان هستند، و اولین گام برای مراقبت از آن¬ها این است که حقوق منصفانه ای را به آنها پرداخت کنید و بیمه سلامتی آنها را فراهم کنید. با این کار امنیت و آرامش را به کارمندانتان میدهید. آنها این توانایی را خواهند داشت تا بر شرکت متمرکز شوند و در زندگی شخصیشان تنش کمتری داشته باشند.

اما این کار تنها با پرداخت حقوق پایان نمیپذیرد. شما باید به طور ثابت نگرانیتان را نسبت به تمامی افرادی که اهداف شرکت شما را دنبال میکنند، نشان دهید. این میتواند به سادگی احوالپرسی از خانواده ی کارمندانتان باشد یا به پیچیدگی برگزاری جلسات ماهیانه جهت تقویت روحیه کار تیمی. کارمندان شاد، ایمن و کارآفرین یک جزء کلیدی از هر داستان موفقی میباشند.

2. برنامه هایمان را به اشتراک بگذاریم.

گاهی اوقات نمیتوان تمامی کارها را به تیمتان واگذار کنید، زیرا یک خبر پیش از موعد می¬تواند یک معامله را قبل از به انجام رسیدن به شکست منجر کند. اما پنهان کاری باید از میان برداشته شود. تیمتان را تا جایی که امکان دارد از تمامی مسائل با خبر کنید. دادن یک تصویر کلی به کارمندان میتواند الهام بخش آنها باشد تا آنها را قادر سازد با تنظیم جزئی خود این اطمینان را حاصل سازند که جریان پیشرفت، ثابت باقی مانده و اهداف در دسترس باقی خواهند ماند.

3. برای دستاوردهای کوچک تلاش کنیم تا به اهداف بزرگ دست یابیم.

در تمام طول زندگیمان به ما گفته اند که برای چیزهای کوچک تلاش نکیند و به جای آن به رویاها و آرزوهای بزرگ توجه کرده و  فقط نگران چالشهای بزرگ باشید. مشکل اینجاست که چالشهای بزرگ به ندرت خود را به صورت ناگهانی نمایان میکنند. در عوض اتفاقات بزرگ با پیشامدهای کوچک‌تری شروع میشوند که به آنها توجهی نمیشد. پیشامدهای کوچک با عدم فعالیت و نادیده گرفته شدن قوی تر میشوند. کل‌نگری و توجه کلان و از بالا به جزئیات، برای کشف و حل مسائل قبل از تبدیل شدن آنها به بحران ضروری است.

4. تعامل، وظیفه اصلی ما است

هرگز به میزان اطلاعات خود درباره¬ی آن چه در کار و کسب و تیم کاریتان اتفاق می افتد حساب باز نکنید. چرا که زیر پوست کار و کسب ما، موارد بیشتری از آن چیزی که میبینیم در حال رخ دادن هستند. بعضی چیزها را باید بدانید و شاید متوجه بعضی دیگر نشوید. اما با گوش به زنگ بودن، چک کردن کارمندان به طور فعالانه و با در دسترس بودن برای این که کارمندان بتوانند با شما در ارتباط باشند، حداقل میتوانیم شناختی نسبی از چیزهایی که باید درباره شرکتمان بدانیم بدست بیاوریم.

شاید نکات یاد شده ساده به نظر برسند، اما ساده نیستند و به تلاش نیاز دارند. به همین دلایل خارج شدن از محوطه آسایش خود و برقراری تعامل با کارمندانتان نیازمند صرف وقت و کاری دشوار اما شدنی و لازم است.  

یک رهبر خوب از پشت میز و یا از طریق ایمیل رهبری نمیکند. یک رهبر خوب همیشه از طریق برقراری تعامل با کارمندان، حساب کردن روی آنها، حصول اطمینان از اینکه آنها میدانند که برای سیستم ارزشمند هستند و با توجه به جزئیات برای رهبری کردن وارد عمل میشود.

این کار بزرگی است، اما کسی نمی¬گوید که رهبری کار آسان یا بدون زحمتی است. رهبری کار و کسب شاید به معنای از دست دادن  فرصت نشستن دور میز شام به همراه خانواده، از دست دادن تعطیلات و استرس بیش از حد باشد. اما اگر موارد فوق را رعایت کنیم، شاید کار و کسب ما   از یک شکست عظیم به سمت یک موفقیت هرچند کوچک حرکت کند.