ژن کارآفرینی تا چه اندازه در موفقیت موثر است؟
بسیاری از افراد مثبتاندیش معتقد هستند کارآفرینی اکتسابی است و حتی اگر ژن کارآفرینی هم ثابت شده باشد، با تمرین، کسب تجربه و شرایط محیطی میتوان کارآفرین شد. اما اگر کمی واقعگرایانه نگاه کنیم تحقیقاتی درباره ژن کارآفرینی انجام شده است و نتیجهای مخالف نظر مثبتاندیشان دارد. نتیجه این تحقیقات نشان داد کارآفرینی بیش از محیط، تعلیم و تربیت، تغذیه و تلاش متاثر از ژنتیک است.
تمایل به کارآفرینی ژنتیکی است
در رابطه با تاثیر ژن کارآفرینی تحقیقات متعدد و از جنبههای مختلفی انجام شده است و نتایج متفاوتی هم به دست آوردهاند. در تحقیقات مرتبط با مجادله تاثیر ژنتیک یا پرورش در کارآفرینی، بهترین تحقیقات آنهایی هستند که روی دوقلوها انجام شده است؛ به این دلیل که دوقلوهای همسان نزدیک به ۱۰۰ درصد ژنهای یکسان و دوقلوهای غیرهمسان حدود ۵۰ درصد ژن یکسان دارند. با در نظر گرفتن این نکته که ژنها به طور تقریبی یکسان، رفتارهای یکسانی را ایجاد میکنند و امکان دارد محیط زندگی دو قلوها متفاوت باشد.
یکی از این تحقیقات توسط پروفسور اسکات شان (Scott Shane) و با هدف شناسایی تاثیر ژنتیک در گرایش به کارآفرینی انجام شده است. در این تحقیق صدها جفت دوقلو مورد مطالعه گرفت و مشخص شد بعضی دوقلوها تمایل به کارآفرینی بیشتری نسبت به همتایان و همینطور گروه شاهد این تحقیق داشتند.
در تحقیق مرتبط دیگری که به کمک ژنتیک مولکولی انجام شده است، چهار صفت که در تمایل به کارآفرینی تاثیر دارد در نظر گرفته شد و جالب این که همه این صفات وراثتی هستند:
۱. تمایل به شروع کسب و کار؛ ژنها در تمایل به شروع یک کسب و کار تاثیر گذار هستند.
۲. توانایی شناسایی فرصتهای جدید؛ این صفت هم جنبه وراثتی دارد.
۳. تمایل به خویشفرما بودن؛ این صفت به تمایل به شروع کسب و کار مرتبط ولی متمایز است و مثل موارد قبلی جنبه ژنتیکی دارد.
۴. برونگرایی؛ برونگرایی به صورت مستقیم برای کارآفرین شدن ایجاد انگیزه نمیکند، اما افراد برونگرا راحتتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند و میتوانند افرادی را رهبری کنند.
در نظرسنجی که از کارآفرینان به دست آمد فقط ۱ درصد آموزش با کیفیت را در روحیه کارآفرینیشان تاثیر گذار میدانستند و ۶۱ درصد شخصیت کارآفرینی را ناشی از عوامل درونی و ذاتی میدانند.
ژن کارآفرینی تضمین کننده نیست
تمام این تحقیقات در رابطه با ژن کارآفرینی روی تمایل افراد به کارآفرینی تمرکز دارند و در نظر نمیگیرند که کدام کارآفرینها موفق هستند. تحقیقات فقط ثابت میکند ژنتیک در تمایل به کارآفرین نقش مهمی دارد، اما تضمین نمیکند کسب و کار ایجاد شده موفق شود یا خیر. به عبارت دیگر، نداشتن ژن کارآفرینی یا ضعیف بودن تمایل به کارآفرینی به این معنی نیست که شما نمیتوانید کسب و کاری ایجاد کنید یا کسب و کار شما موفق نخواهد بود.
در حقیقت تلاش، نیاز و محیط میتواند باعث شود شما در کارآفرینی موفقتر از فردی با تمایلات ژنتیکی کارآفرینی باشد، به ویژه اگر آن فرد تجربه دنیای واقعی و تلاش به اندازه شما نداشته باشد.
تجربه، عاملی مهمتر از ژن کارآفرینی است
در یک تحقیق دیگر که توسط پروفسور Kathryn Shaw از دانشکده تجارت استنفورد انجام شده است، دادههای مربوط به ۲/۸ میلیون کسب و کار کوچک بررسی شد تا مشخص شود تجربه شروع کارهای قبلی چقدر تاثیر گذار است و همانطور که انتظار میرفت بین تجربه قبلی و درصد موفقیت کسب و کار رابطه مستقیمی وجود دارد.
شاید این نتیجه خیلی واضح و آشکار بود اما اهمیت این موضوع از این جهت است که علی رغم داشتن تمایل به شروع کسب و کار، تجربیات قبلی در نقش کارآفرینی است که تاثیر بیشتری بر موفقیت دارد. حال باید دو سوال مجزا پرسید:
سوال اول: آیا تمایل به کارآفرینی ژنتیکی است یا اکتسابی؟ طبق تحقیقات بیشتر کارآفرینها به صورت ذاتی (ژنتیکی) تمایل به کارآفرین شدن دارند.
سوال دوم: آیا موفقیت در کسب و کار ژنتیکی است یا اکتسابی؟ تحقیقات نشان داده است موفقیت در کسب و کار و کارآفرینی اکتسابی است و بیشتر وابسته به تجربه است.
در انتها باید گفت هیچ کدام از این موارد نمیتواند باعث ناامیدی از شروع کسب و کار یا تضمین دهنده برای موفقیت باشند. با نگاهی به والدین و خانواده خود و ذهنیات روزانه خودتان به راحتی متوجه میشوید که تمایل به کارآفرینی یا همان ژن کارآفرینی در شما وجود دارد یا خیر اما این انتهای ماجرا نیست و افرادی با قویترین تمایلات به کارآفرینی هم باید به اندازه کافی تلاش برای بهبود خودشان و موفقیت انجام دهند.