ویژگی هایی برای موفقیت در مسیر شغلی
اگر چه این مقاله در خصوص ویژگیهای افرادی است که برای استخدام در گوگل در نظر گرفته شده، اما به نظر میرسد هر کسی که برای موفقیت در مسیر شغلی اش تلاش میکند، میتواند از این مقاله بهره مند شود.
1) گوگل دنبال کارشناس نیست
باک میگوید: «ترجیح ما این است که افراد باهوش و کنجکاو استخدام کنیم تا افرادی که در یک یا چند حوزه فوق تخصص دارند». او میگوید افراد با توانایی یادگیری قوی معمولاً پاسخ درست به سوالات ناآشنا میدهند. «اما کسی که یک کاری را همیشه میکرده است به طورمعمول آنچه را که قبلاً دیده تکرار خواهد کرد.»
2) گوگل به دنبال افراد با «قابلیت ادراک» بالا است
باک در یک پرسش و پاسخ در گوگل پلاس میگوید:«اگر کسی را استخدام کنید که تیزهوش و کنجکاو است و میتواند یاد بگیرد، احتمال اینکه راهحلی را پیدا کند که در دنیا دیده نشده بیشتر است.»
«ما به دنبال کسانی هستیم که نحوهی انجام کارشان را ابداع خواهند کرد، نه کسانی که هر روز بیایند و همان کاری را بکنند که بقیه میکنند، به همین دلیل است که به دنبال قابلیت ادراک هستیم. ما در استخدام به دنبال شایستگی و قابلیت یادگیری چیزهای جدید و به کار گیری آنها هستیم.»
3) گوگل در جستجوی افراد «ثابت قدم» است
باک در گفتگو با تایمز از زمانی میگوید که در یک دانشگاه با دانشجویی حرف میزد که هم زمان در دو رشتهی علوم کامپیوتری و ریاضیات درس میخواند. دانشجو در فکر رها کردن علوم کامپیوتری بود- خیلی سختاش بود.
«به آن دانشجو گفتم یک دانشجوی متوسط بودن در علوم کامپیوتری خیلی بهتر از یک دانشجوی عالی بودن در زبان انگلیسی است». خواندن علوم کامپیوتری «نشانهی تیزبینی در تفکر تو است و تکلیفهای چالشی بیشتری را پیشِ رویات میگذارد. آن دانشجو در تابستان آینده کارآموز ما خواهد بود.»
یافتههای تحقیقی در آموزش نشان میدهد ثابت قدمی- توانایی زحمت کشیدن برای انجام کارهای سخت- از آیکیو برای موفقیت مهمتر است.
4) گوگل میخواهد بداند متقاضیان از عهدهی پروژههای سخت بر میآیند یا خیر
شرکت گوگل به پرسیدن سوالهای سردرد آور معروف بود. به عنوان مثال یکی از سوالها این بود: «احتمال اینکه بتوانید یک تکه چوب را به سه تکه بشکنید و از آن یک مثلث بسازید چقدر است؟» اما در نهایت به این نتیجه رسیدند که این دست سوالها خیلی مفید نیستند و از خیر آنها گذشتند.
در حال حاضر، سوالهای مصاحبههای گوگل شامل سوالهای ملموسی از تجارب کاندیداهای کار است. سوالهایی نظیر «یک مثال از موردی که یک مسالهی سخت تحلیلی را حل کردید بگویید.»
باک میگوید با پرسیدن سوال در مورد تجارب افراد، دو نوع اطلاعات به دست میآورید:«میبینید که آنها در دنیای واقعی چه طور عمل کردهاند، و اطلاع ارزندهای که در پس این سوال از کاندیدای مورد نظر به دست میآورید این است که چه چیزی از نظر آنها سخت است.»
5) گوگل کاندیداهایی با مهارتهای تحلیلی میخواهد
باک میگوید مهارتهای اولیهی علوم کامپیوتری نشان از «مهارت درک و به کارگیری اطلاعات» و فکر کردن در یک مسیر با قاعده، منطقی و ساختار یافته دارد. اما فرای علوم کامپیوتری نیز گزینههایی وجود دارند. باک میگوید خواندن آمار حرفهاش را دگرگون کرد.
او میگوید: «تمرینهای تحلیلی به شما مهارتهایی میدهد که شما را از سایر افراد در بازار کار متمایز میکند.»
6) گوگل به طور مضحکی از مردم انتظار استانداردهای بالا دارد
باک میگوید: «هیچوقت در استخدام افراد در استانداردهایمان مصالحه نمیکنیم.» او میگوید به همین دلیل، آگهی کار در گوگل بیشتر از انتظار باز میماند.
7) اما گوگل به نمره اهمیت نمیدهد
نمره و معدل با موفقیت در این شرکت همبستگی ندارند.
«محیطهای آکادمیک محیطهای مصنوعی هستند. کسانی که در آنجا موفق بودهاند با ظرافت آموزش دیدهاند: موفقیت آنها مشروط به بودن در آن محیط است.»
در مدرسه و دانشگاه، افراد یاد میگیرند پاسخهای مشخص بدهند. باک میگوید:« خیلی هیجانانگیزتر است مشکلاتی را حل کنید که پاسخ واضحی برای آنها وجود ندارد. کسانی را میخواهیم که دوست دارند چیزهایی را بفهمند که پاسخ واضحی برای آن وجود ندارد.»
8) گوگل میخواهد بداند کاندیدها در مقایسه با رقبای خود چه چیزهایی را به دست آوردهاند.
وقتی باک در مورد نحوه نوشتن رزومه با نیویورک تایمز صحبت میکرد گفت که اکثر افراد از فرمول ساده رزومهنویسی استفاده نمیکنند: «من x را به دست آوردهام، در مقایسه با Y، با انجام دادن Z. »
به عنوان مثال باک توضیح میدهد که اکثر افراد تنها مینویسند «من برای نیویورک تایمز سرمقاله نوشتم.»
اما یک رزومه خوب، از دستاوردها مشخصتر صحبت میکند و آن را با دیگران مقایسه میکند. باک یک مثال بهتر میزند: «۵۰ یادداشت منتشر شده داشتم، در مقایسه با سایر نویسندهها که به طور متوسط ۶ یادداشت منتشر کردهاند و این نتیجه ارائه بینش عمیق در حوزههای پیش رو در سه سال گذشته است.»