در دنیای کسب و کار نباید به همه اعتماد کرد
یعنی صمیمیتی که با دوستی داریم باعث میشود برخی حقایق را نبینیم یا بیش از اندازه به او اعتماد کنیم. تصور کنید با فرد تحصیل کردهای ملاقات میکنید که به موفقیتها زیادی در زندگی دست پیدا کرده است.
او دانش خوبی در بازاریابی و مدیریت کسبوکار دارد و ماهانه درآمد زیادی بابت مهارتهای بالای خود کسب میکند. مطمئنا هر فردی دوست دارد با چنین شخصیتی وارد همکاری شود زیرا میداند با وجود او به موفقیتهای بزرگی خواهد رسید.
حال تصور کنید بعد از حدود یک سال دوستی چنین فردی به شما پیشنهاد همکاری و راهاندازی کسبوکار جدیدی را میدهد. او تجربهی زیادی دارد و موفقیتهای چشمگیری در کارنامهی کاری خود ثبت کرده است. همچنین شرایط بازار را به خوبی سنجیده است و ایدهاش عالی به نظر میرسد. درنتیجه به او اعتماد کرده و همکاری را آغاز میکنید. ازآنجایی که هر کسبوکار نیازمند سرمایهی اولیه است، تمام پسانداز خود را روی کار جدید سرمایهگذاری میکنید. بعد از چند ماه متوجه میشوید شریک تجاریتان نصف سرمایهی شما هزینه کرده است و شرکت بر خلاف ظاهر خود عملکرد خوبی ندارد. شریکتان بعد از گرفتن کل درآمد شرکت ناپدید میشود و حتی تلفنهایتان را نیز جواب نمیدهد. نمونهی این مثالها در دنیای کسبوکار زیاد است و بهترین کار برای جلوگیری از چنین تجربههایی، رعایت کردن برخی نکات پیش از بستن هر قراردادی است.
اعتماد چشم بسته به دوستان را کنار بگذارید
یکی از بدترین اشتباهها هنگام شراکت برای راهاندازی کسبوکار این است که بدون هیچ تحقیقی به طرف مقابل خود اعتماد کنید. گاهی اوقات حتی موفقترین و قابل اعتمادترین افراد نیز مانند مارهای سمی هستند که زیر بوته برای شکار کمین میکنند. به ظاهر قضیه اعتماد نکنید و پیش از سرمایهگذاری روی هر موضوعی تحقیقات گسترده انجام دهید. اجازه ندهید روابط دوستانه چشمتان را روی حقایق ببندد و همیشه بدترین احتمالها را در ذهنتان مرور کنید. رابرت گرین، در کتاب ۴۸ قانون قدرت نوشته است انسانها هرگز نباید به دوستان خود اعتماد بیش از اندازه داشته باشند. اینکه با شخصی دوست هستید و به او اعتماد دارید دلیل نمیشود او نیز احساس و عملکرد مشابهی در کسبوکار داشته باشد. دوست یا دشمن تفاوتی نمیکند، همیشه پیش از آغاز همکاری با هر شخصی تحقیقات گسترده انجام دهید.
تمام مکالمات خود را ضبط کنید
تصور کنید تیم فروش شرکتی که راهاندازی کردهاید مقدار قابل توجهی از مشتریها پول میگیرد اما هیچ بخشی از این پول به شما نمیرسد. شما در یکی از تماسها پیگیر این موضوع میشوید اما آنها در پاسخ میگویند: «متأسفانه ما این پول را خرج کردهایم. کسبوکار شما از دست رفته است و نمیتوانیم چنین پولی را به شما پرداخت کنیم.» آنها در این مکالمه به گرفتن پول از مشتری، خرج کردن آن و درواقع دزدی از شما اعتراف کردهاند و اگر مکالمه را ضبط کرده باشید سند و مدرک محکمی برای پس گرفتن سرمایهی خود خواهید داشت.
بعد از بیان کردن این موضوع شرایط به نفع شما تغییر میکند و حداقل بخشی از سرمایهی خود را پس خواهید گرفت. مکالمههای کاری مهم بوده و بهتر است همیشه ضبط شوند.
افراد موفق، لزوما مشاوران خوبی نیستند
همهی ما در زندگی افراد موفق را الگو قرار میدهیم اما تصور ذهنی که از آنها داریم همیشه درست نیست. اگر میخواهید از کسی مشورت بگیرید تنها به موفقیتهای او اکتفا نکنید. ببینید تا به حال به چند نفر کمک موثر کرده و چند نفر را نا امید کرده است. بسیاری از افراد تنها از روی ظاهر انسانها قضاوت میکنند و به حقایق پنهان شده توجهی ندارند. پیش از آغاز همکاری با هر شخصی سابقهی کاری او را به دقت بررسی کنید. بعضی افراد به طور کلی از طریق کلاهبرداری درآمد کسب میکنند پس بررسی سابقهی کاری دید خوبی از عملکرد فرد ارائه خواهد داد.
مسئولیت کارهای خود را بپذیرید
شخصی که کلاهبرداری میکند همیشه مقصر نیست. هنگام راهاندازی یک کسبوکار جدید هر دو طرف به یک اندازه قدرت دارند و اینکه اجازه ندهند طرف مقابل سوءاستفاده کند به خودشان بستگی دارد. روابط دوستانه و روابط کاری یکسان نیستند و بهتر است حد و مرزها از همان روز اول تعیین شوند. سعی کنید مسئولیت پذیر باشید و اهمیت نقش خود را بپذیرید. اجازه ندهید روابط دوستانه چشمتان را روی حقایق ببندد. از تجربهی شکست افراد ناموفق درس بگیرید و با احتیاط رو به جلو حرکت کنید.