روش های افزایش خلاقیت و نوآوری در کارمندان
سرپرست گروهی تبلیغاتی میخواهد با افزایش خلاقیت کارمندان خود، روش بازاریابی محصول را تغییر دهد.
هدف او تغییر ذهنیت اعضای تیم و تشویق آنها به فکرکردن دربارهی شغل خود و بیان دیدگاهشان دربارهی محصول است. او برای رسیدن به این هدف، تیم خود را به لاسوگاس برد و تقریبا هیچچیز دربارهی هدف آن سفر نگفت.
وقتی تیم او به لاسوگاس رسیدند، به آنها گفت هیچ دستور یا کاری ندارید و قرار است فقط خوش بگذرانید. آنها هم مشغول خوردن و نوشیدن و خوشگذرانی شدند.
سرپرست گروه در روز چهارم، گروه را جمع کرد و به آنها گفت:
باید روش بازاریابی محصولات را در این صنعت تغییر دهیم. باید خلاق و متفاوت و منحصربهفرد باشیم. باید برای مخاطب جوانمان که به بازیهای ویدئویی علاقه دارند، جذاب باشیم.
او برای هرکدام از اتاقهای اعضا، سیستمهای بازی ویدئویی تهیه کرد و آنها را مأمور کرد سه روز را فقط به بازی ویدئویی اختصاص دهند و سپس، نظر خود را دربارهی ویژگیهای بازی ازجمله گرافیک و صدا و کاراکترهایی بگویند که برای مخاطب جذاب بهنظر میرسند.
افزونبراین، از اعضای تیمش خواست به این پرسشها پاسخ دهند: طراحان بازی چگونه محتوای بازی را ارائه کردهاند؟ آنها چگونه ظاهر و حس محصول را برای مشتری تغییر میدهند؟ سپس، از آنها خواست به صفحات امتیاز و جلوههای صوتی و ترفندهای دیگر طراحان توجه کنند. مهمتر از هرچیز، نظر آنها دربارهی نوآوریهای بازیهای ویدئویی و پیشنیازهای لازم برای پیروزشدن بر نسل بعدی مشتریان را پرسید. پس از پایان سه روز بازی، تیم او دیگر اتلاف وقت برای توسعهی خلاقیت و تغییر روش استفاده از محصولات را جایز ندانستند و در مدت کوتاهی، موفق شدند ظاهری منحصربهفرد ارائه دهند که آنها را از افراد دیگر این صنعت متمایز میکرد.
حالا این سؤال مطرح میشود که تیم او با انجام این کارها در دفتر نیویورک میتوانست به نتایج مشابهی برسد؟ بعید است. او با انتقال تیم به لاسوگاس، اعضا را از حالت کار به حالت سرگرمی وارد کرد و افرادی را کنارهم قرار داد که در شرایط عادی تعامل اجتماعی کمی با یکدیگر داشتند. روزهای خوشگذرانی در لاسوگاس باعث نزدیکترشدن اعضای تیم به یکدیگر و افزایش روابط دوستی و حس کار تیمی در آنها شد. افرادی که در اتاق هتل بازی میکردند، کار خود را متفاوت با کار دفتری پشت کامپیوتر میدیدند.
البته، کل این داستان به این معنی نیست که تیم خود را ۶ روز به مسافرت ببرید؛ بلکه برای توسعهی کار تیمی خلاق، در ابتدا باید ذهنیت اداری را در کارمندان از بین ببرید و گارد طبیعی آنها را بشکنید و نبوغ هرکدام از اعضا را براساس روشی منظم بیدار کنید. خلاقیت بر تمام ابعاد کسبوکار از تولید محصولی مطلوب تا ازبینبردن موانع فروش محصول تأثیر میگذارد. با توصیههای ذیل میتوان خلاقیت کارمندان را افزایش داد.
گردهمایی گروه
هنگام راهاندازی محصول یا کسبوکار جدید، اعضای تیم بهشدت مشغول میشوند. معمولا در چنین شرایطی سر همه پایین است و مشغول انجام وظایف خود هستند. اغلبِ وقت آنها صرف کار با افراد دیگر بخش میشود. افراد خلاق و متخصص زمان زیادی برای برقراری ارتباط ندارند؛ اما میتوان این روند را تغییر داد.
در شرکت Xoom، کارمندان هر جمعه ساعت سه بعدازظهر پیتزا و نوشیدنی میخورند. بدینترتیب، بهانهای برای تعامل گروههای مختلف در محیطی اجتماعی فراهم میشود. با توسعهی شرکت، بعدازظهرهای جمعه به فرصتی برای ملاقات با اعضای جدید و توسعهی چشماندازی مشترک تبدیل شد. حتی درصورتیکه دیدگاه افراد با مسئولیتهای مختلف متفاوت باشد، در نشست پیتزا و نوشیدنی به ایدههای خلاقانه دست مییابند.
مرتب بیرون بروید
سعی کنید زمانی را به استراحت اختصاص دهید و میز کار را ترک کنید. این فعالیت لزوما نباید پرهزینه یا غیرمنطقی باشد. میتوانید ساعتی را برای سرگرمی یا گلف مینیاتوری یا بازیهای کوچک در نظر بگیرید. در چنین فضایی، کارمندان فرصت برقراری ارتباط و افزایش خلاقیت را پیدا میکنند. با خارجکردن کارمندان از محدودهی آرامش و تشویق آنها به ارتباط با یکدیگر، میتوانید به احتمالهای جدیدی دست پیدا کنید.
تشویق به کسب تجربه
قانونی بگذارید که چند ساعت در ماه، اشخاص حق استفاده از کامپیوتر یا تلفن هوشمند را ندارند. بهجای صفحات نمایش، دفترهای کاغذی را دراختیار آنها بگذارید و بخواهید زمانی را برای نوشتن و طراحی و نمودارسازی افکار و ایدههای خود دربارهی نحوهی پیشرفت و نوآوری کسبوکار صرف کنند. نوشتن با قلم روی کاغذ بر نحوهی تفکر و تصمیمگیری افراد تأثیر میگذارد. پس از تمرین، آنها را تشویق کنید صفحات دفتر را جدا کنند و آن را روی دیوار طوفان ذهنی بچسبانند.
تشویق به پذیرش ریسک
در ازای هر بردی، باختی است؛ اما افراد معمولا برای پذیرش ریسک و افزایش خلاقیت به تشویق نیاز دارند. باید به آنها اطمینان داد که حتی درصورت اشتباه، تجربیات آنها بخش ارزشمندی از روند رشد کسبوکار است. یکی از راههای انجام این کار، تشویق تیم به اجرای پروژههای جانبی است.
تشویق کارمندان به پذیرش ریسک، احتمال دستیابی به ایدههای نو را افزایش میدهد
بسیاری از این پروژهها شکست میخورند؛ اما ممکن است حداقل یکی از آنها به ایدهی بزرگ بعدی تبدیل شوند و حتی اگر خطایی رخ داد یا کار بهنتیجه نرسید، تأثیری بر کار یا شخص نخواهد گذاشت. افراد خلاق و موفق معمولا ریسکپذیر هستند، تلاش میکنند، شکست میخورند و از خطاهای خود درس میگیرند. سعی کنید فضایی ایجاد کنید که در آن از نوآوری قدردانی شود، حداقل تا زمانیکه بتوان چیزی از آن آموخت.