پر واضح است که آنچه سرنوشت آدمی را رقم می‌زد نه شرایط او، بلکه تصمیمات اوست. بنابراین برای دست یافتن به موفقیت بیش از هر چیز به اراده و تصمیماتی قوی نیازمندیم، چراکه از تمام صفاتی که برای پرورش جسم و جان ما سودمند است، هیچیک به سودمندی تصمیم و اراده نیست. از دیگر سو، دگرگونی و تکامل تیم‌های کاری در گرو درست برگزیدن و درست تصمیم‌گرفتن است؛ چیزی که آبراهام مازلو آن را به عنوان نوعی از ارزش‌گذاری تعریف می‌کند. تصمیم گیری تیمی، مهارتی ورای تصمیم گیری فردی است و ساز و کار خود را میطلبد که در ادامه یدداشت به این مطلب میپردازم.

 

تصمیم گیری تیمی و اهمیت آن

جان مکسول اعتقاد دارد که هیچ‌چیز بیش از مدیری که از تصمیم‌گیری عاجز است، نمی‌تواند یک تیم را دلسرد کند. بدست آوردن توانمندی لازم برای دستیابی به " موفقیت پیش‌بینی‌پذیر" بستگی به توانمندی رهبران تیم در پرورش یکی از مهارتهای کلیدی در تیم‌های کاری و اولویت بخشی به  آن است: توانایی مستمر در اخذ تصمیمات تیمی شایسته و بایسته و با کیفیت بالا. 
ناتوانی رهبران سازمان در تحقق این امر و اخذ تصمیمات نادرست تیمی، شالوده‌ی سازمان را تضعیف خواهد کرد. گاهی در برخی تیم‌های کاری شاهد افرادی هستیم که یک تنه می‌توانند حتی کسب‌وکاری را راه اندازی و آن را اداره کنند، اما همین مهره‌های شایسته وقتی در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، گاه از اتخاذ تصمیمات پیش پا افتاده نیز عاجزند. هرچند در این تیم‌ها احتمالا مباحثات و توفان ذهنی بسیاری انجام می‌پذیرد، اما خروجی این جلسات و هم اندیشیها، گاه نامشخص است و به تصمیمات ملموس و عملیاتی که همه بر سر آن توافق داشته باشند نمی‌انجامد.
ضمن آنکه بسیاری از این تصمیمات ناپخته به مرحله عمل نیز نمی‌رسند. دلیل ناکارآمدی تیم‌های کاری در اخذ تصمیمات بهنگام و هوشمندانه، می‌تواند به نوع اداره‌ی جلسات هم‌فکری مرتبط باشد. در واقع به نظر می‌رسد مسأله اصلی، نحوه‌ی ملاقات و شیوه‌ی تصمیم‌‌گیری افراد باشد.اما این استدلال نیز قطعی نیست و نمی‌توان به طور حتم این امر را تأیید کرد.

 تجربه نشان داده که در این شرایط، آب از سرچشمه گل آلود است و باید دلیل ناکارآمدی تصمیمات تیمی را در سطوح بالاتر جست‌وجوکرد. به این معنا که به عنوان مثال، باید به بررسی ساختار سطوح ارشد سازمان و به عبارتی نحوه‌ی کارکرد چارت سازمانی پرداخت: چه کسی چه کاری انجام می‌دهد، چه کسی چه اطلاعاتی را دریافت می‌کند، و نهایت اینکه چه کسانی این اطلاعات را به چه افرادی ارسال می‌کنند.
اغلبT جلسات غیرمؤثر می‌توانند نشانه‌ای مهم از وجود یک اختلال در سازمان باشند. این نشانه‌ها بیشتر در قالب بی‌کفایتی و عدم راندمان، موازی‌کاری‌ها، عدم درک مشترک، اطاله‌کار، ابهام، ایجاد گلوگاههای کاری و فرسایش،... بروز می‌کنند، لذا برای ارتقای راندمان جلسات و کیفیت خروجی آنها می‌بایست در ابتدای امر موارد فوق را رفع و اصلاح کرد. در ادامه این یادداشت یک آزمون و یا چک لیست خود‌ارزیابی را می‌بینیم که تکمیل آن بیش از 30 دقیقه زمان نمی‌برد. میتوانید این چک لیست را در قالب یک آزمون مطالعه و به خود و کارکرد تیمی تان نمره بدهید. شیوه‌ی نمره‌دهی می‌تواند به شکل زیر باشد:
(1: قطعاً خیر  ‌ 2: تا حدی  ‌  3: همواره) بدیهی است که نمره پایین تر به معنای وجود ضعف در آن نقطه است که میبایست اصلاح شود.
بهتر است این آزمون را در سطح مدیران خود توزیع و به ارزیابی نتایج آن اقدام کنید مواردی که نمره پایین‌تری در آن کسب کرده‌اید می‌تواند نشان از وجود مسأله در آن زمینه باشد. این آزمون توسط لس مک کئون، مشاور کسب وکار و کارآفرین و نیز مؤسس بیش از 40 شرکت و مؤلف کتاب تحسین شده موفقیت پیش‌بینی‌پذیر طراحی شده است.


چک لیست ارتقای تصمیم‌گیری تیمی
1.    تمام ما درکی جامع و شفاف نسبت به مسئولیت‌ها و وظایف فردی خود داریم.
2.    تمام ما درکی جامع و شفاف نسبت به مسئولیت‌ها و وظایف فردی یکدیگر داریم.
3.    هم‌پوشانی و موازی کاری اندکی در میان نقش‌ها و مسئولیت‌های ما وجود دارد.
4.    رویهم رفته نقش‌ها و مسئولیت‌های ما تضمین‌کننده‌ی آن هستندکه هیچ حوزه‌ا‌ی از رصدمان خارج نشود و همه چیز تحت کنترل باشد.
5.    اطلاعات با سهولت و کارایی قابل‌توجهی در میان اعضای تیم ارشد مدیریت و زیرمجموعه های آن جریان دارد.
6.    تصمیمات در سطحی مناسب اتخاذ می‌شوند.
7.    ما به عنوان یک تیم در وقت مقتضی و در صورت لزوم گرد هم می‌آییم.
8.    ما به شکل مناسب و در وقت لزوم با زیرمجموعه‌های خود جلسه می‌گذاریم. 
9.    جلسات ما مؤثر و کارآمد هستند.
10.    جلسات ما منجر به تولید تصمیماتی با کیفیت بالا می‌شوند.