ماهاتیرمحمد ملقب به نابغه اقتصاد اسلامی و مشهور به مرد تحول و توسعه است که در سال 1925 پا به دنیا گذاشت و توانست در سالهایی طولانی که بر مسند قدرت بود، اقداماتی ارزشمند را در راستای مدرن‌سازی مالزی صورت دهد. مالایی‌ها به او پدر مدرنیزه مالزی می‌گویند، مردی که خود در کتابش می‌نویسد به مدد عقل بزرگان و تلاش سترگ توانسته مالایی‌هایی که تا 3-4 دهه قبل بر بالای درختان زندگی می‌کرده‌اند به چنین درجه‌ای از شعور فرهنگی و اقتصادی برساند. وی به لطف تدابیر خود، هم توسعه اقتصادی را به شکلی هدفمند دنبال کرد و هم به تقویت بنیادهای فرهنگی ملت مالزی پرداخت. شخصیت قاطع و جدی ماهاتیرمحمد و قدرت  توان بالای مدیریتی او و نیز روحیه قابل‌تحسین ایشان، مالزی را به ستاره‌ی درخشان جهان اسلام تبدیل کرد، ماهاتیر در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد، اما توانست به سنگاپور برود و تحصیلات خود را در رشته پزشکی به اتمام رساند و سپس به کشور خود بازگشت تا به مردمش خدمت کند. او از همان آغاز، علاقه بسیاری به فعالیت‌های اجتماعی و روزنامه‌نگاری را از خود نشان داد و مدتی بعد با استعفا از عناوین دولتی و اتکا بر توانمندیهای کارآفرینی خود توانست به شهرت قابل‌توجهی دست یابد. ماهاتیرمحمد چکیده‌ای از تجارب خود از فعالیت در احزاب، صنعت و مجلس را در کتابی به رشته تحریر درآورد. او در این کتاب ضمن نگاه آسیب‌شناسانه به سیاستهای جاری در مالزی مدلی‌ سیاسی- اقتصادی موسوم به مدل حمایت‌ سازنده را برای رفع عقب‌ماندگی‌ها پیشنهاد داد. ماهاتیرمحمد مرد ایده‌های کاربردی و سازنده بود و اعتقاد داشت که قدرت یک ملت حاصل تجارت و کارآفرینی است. از دیدگاه او اقتصاد، اصلی‌ترین و قدرتمندترین ابزار دفاعی در اختیار ملت‌ها است. به طور حتم ماهاتیرمحمد و تجارب ارزشمند او می‌تواند روشن‌بخش راه فعالین عرصه کسب‌وکار و اقتصاد باشد با این مقدمه تعدادی از آموزه‌های مرد تحول و توسعه جهان اسلام  را مرور می‌کنم:


•    کار سیستماتیک و نظم و انضباط سخت‌‌گیرانه
ماهاتیرمحمد می‌نویسد، "پدرم محمدبن اسکندر، شخصیتی عجیب بویژه در موضوعات مرتبط با آموزش داشت. او به من آموخت که احترامی خاص برای یادگیری و دانش قائل باشم." پدرم تابع نظم و انضباط بود  و به همین دلیل چندان مورد علاقه دانش‌آموزانش نبود. شاید این رفتار پدرم به واسطه‌ی مجوز سلطان مالزی بود که طبق آن پدرم می‌توانست دانش‌آموزان خود را بابت درس نخواندنشان تنبیه کند و فرقی نمی‌کرد که این دانش‌آموزان از خانواده‌ی دربار و سلطنتی باشند یا انسانهای عادی و مردم کوچه و بازار، پدرم با کسی تعارف نداشت و طبق اصول و سیستم خود عمل می‌کرد."
ماهاتیرمحمد تحت قوانین سخت‌گیرانه پدر خود، آداب انضباط و تفکر سیتماتیک را آموخت. او یقین داشت که انضباط اقتصادی، اولین قدم در خلق حماسه در عرصه‌های اقتصادی سروسامان دادن به فضای کسب وکار است. انضباط در بازار، شبکه‌های توزیع، حامل‌های انرژی، زنجیره تأمین، ترانزیت، واردات‌ و صادرات، ظرفیت‌های تجاری، روان‌سازی تجارت قانونی و مبارزه با فساد مالی و اداری از جمله اقدامات سازنده ماهاتیرمحمد بود که او را شایسته ی لقب پدر مالزی مدرن کرد. دیدگاه‌های ماهاتیرمحمد توانست مالزی سنتی و مردمان بعضاً بدوی آن را به یک واحد صنعتی در سطح جهان تبدیل کند. ماهاتیر نهال فسادی را که در اقتصاد سنتی مالزی تبدیل به جنگلی انبوه شده بود ریشه‌کن و آن را با اقتصادی رقابتی، سالم و نظام‌مند و مولد جایگزینی کرد. سیاستهای اقتصادی مدون و منضبط او اقتصاد وابسته به زارعت و صادارت قلع مالزی را به اقتصادی صنعتی و مالزی را به قطب گردشگری جهان اسلام تبدیل کرد به گونه‌ای که میانگین درآمد سرانه مالایی‌ها امروز از مرز 8 هزار دلار عبور کرده است.

•    تبدیل تهدید به فرصت
مالزی دارای تنوع جمعیتی بسیار بالایی است، به‌گونه‌ای که نیمی از آن را مسلمانان و نیم دیگر را جمعیت چینی‌تبار و هندی‌تبار پیرو مذهب بودا و هندو تشکیل می‌دهند. جالب آنکه تفاوتهای بسیار بالای فرهنگی در این کشور نه تنها مانع رشد آن نشده، بلکه عاملی برای توسعه همه‌جانبه این کشور به ویژه در بخش‌ گردشگری شده است. پیروان مذاهب گوناگون به برکت مدیریت20‌ساله ماهاتیرمحمد زندگی مسالمت‌آمیزی با یکدیگر داشته و حتی اماکن عبادتی خود را دیوار به ‌دیوار هم ساخته‌اند که خود جاذبه‌ای توریستی از همزیستی ادیان به شمار می‌رود. شعار ملی این کشور این است که نیرومندی در یکپارچگی است. مالزی توانسته به کمک سیاستهای مشوق خود ظرف مدت کوتاهی تعداد گردشگران خارجی را با شعار "واقعاً آسیایی" چندین برابر کند. این شعار بیانگر وجود و همزیستی کلیه نمادها و مظاهر فرهنگ شرقی و آسیایی درکشور مالزی است.
جالب آنکه هجوم میلیونی گردشگران از فرهنگ‌های مختلف به این کشور هیچ‌گونه خللی در آداب و سنن اسلامی و سنتی این کشور وارد نکرده است و بلکه موجب تقویت ارزشهای فرهنگی و به‌ رخ‌کشیدن آن به جهانیان شده است.


•    اهمیت آموزش و مهارت‌آموزی
ماهاتیرمحمد در خاطرات خود می‌نویسد،" چشم‌اندازم برای مالزی و سیاستهای من در راستای منافع و مصالح آحاد جامعه بود نه حلقه یاران سیاسی‌ام و یا نورچشمی‌ها و اعضای خانواده‌ام. من هرگز پول سیاهی از سرمایه ملی و شخصی را در اختیار فرزندان خود نگذاشتم، و تمام آنچه به آنها عطا کردم، امکان آموزش و مهارت‌آموزی و فرصت رشد و دانش‌اندوزی بود. آنها نیز هرگز چیزی از من طلب نکردند. ما هرگز در خصوص مسائل سیاسی و یا تجاری با هم بحث نمی‌کردیم و آنها سرشان به کار خود گرم بود. یک نکته در خانواده ما به قانون تبدیل شده بود: من سرم به کشورداری گرم است و مشکلات آنها به خودشان مربوط است و خود باید راه چاره‌ای برای مسائلشان بیابند."
هر چند سیاستهای ماهاتیرمحمد در تأئید و حمایت از نهاد خانواده بود، اما همانگونه که خود نیز بارها به آن اشاره می‌کند، وی پس از بوپژه عهده‌دار شدن پست نخست‌وزیری، تمام هم و غم خود را معطوف مسائل کشور کرد و کوشید تا مشکلات خانوادگی سد راه حل مشکلات خانواده بزرگ‌تر (ملت) نباشد. 
ماهاتیرمحمد همواره مسلمانان را به آموزش توسعه‌یافته توصیه می‌کرد. این جراح زیردست مالزیایی توانست غده‌های فساد مالزی را یکی پس از دیگری ریشه کن و در گام نخست با شم آینده‌اندیش خود، نقشه راه آینده مالزی را ترسیم کند و چشم‌انداز کوتاه‌مدت و بلندمدت این کشور را معین نماید. آموزش همگانی و پژوهشهای علمی در سرلوحه برنامه‌ها و اهداف ماهاتیر محمد به گونه‌ای که بودجه‌ آموزش و کسب مهارتهای مورد نیاز و ریشه‌کن کردن بی‌سوادی یکی از بزرگ‌ترین ارقام را به خود اختصاص می‌داد. وی ‌به علاوه هزاران نفر از نخبگان را برای تکمیل مهارتهای دانش خود رهسپار بهترین دانشگاههای جهان با بودجه عمومی کرد. به‌علاوه وی بزرگ‌ترین دانشگاه  اسلامی را تأسیس ‌کرد که مرکزی برای نخبه‌پروری و جذب دانشمندان از سراسر جهان است.


•    یک دست صدا ندارد
ماهاتیرمحمد برای اجرای برنامه‌های بلندپروازانه خود نیازمند یاری مالزیایی‌ها بود. او به خرد‌جمعی احترام می‌گذاشت و می‌دانست که پیاده‌سازی اهداف والای او، جز با کمک و دستان توانمند مردم امکان‌پذیر نیست. او سیاستی شفاف با مردم داشت و کوشید تا استراتژی‌های خود را به زبان مردم با آنها در میان بگذارد آنها را با نقشه راه توسعه مالزی آشنا سازد. به همین ترتیب توانست جراحی اقتصاد گسترده‌ای را در نظام مالیاتی این کشور انجام دهد و مردم را در جریان این اقدام بگذارد و از آنها یاری بطلبد. بسیاری از سیاستهای موفق ماهاتیرمحمد در نتیجه همراهی مردم بود. به‌گونه‌ای‌که مالایی‌ها او را انسانی صادق یافتند و با ایشان همراه شدند. مالایی‌ها در نتیجه همنوایی خود با سیاستهای توسعه‌ای ماهاتیرمحمد در یک سال، میلیونها نهال درخت روغنی پالم کاشتند و با به بار نشستن این درختان، مالزی امروز، تبدیل به قطب تولید روغن گیاهی در جهان شده است که مصارف فراوان و خانگی دارد. او به کمک ملت خود توانست برنامه بلندپروازانه مالزی بیست بیست یا همان چشم‌انداز 2020 مالزی را محقق کند و حتی از اهداف آن پیش افتد. به طور مثال وی با تحکیم زیر ساختهای گردشگری و اقدامات ابتکاری نظیر تبدیل به احسن پادگانهای برجای‌مانده از نظامیان ژاپنی در طول جنگ ‌جهانی ‌دوم به مراکز گردشگری توانست اقبال عمومی را به خود جلب و با برگزاری رویدادهای جهانی و ورزشی در اینگونه مراکز، اعتماد جهانی را کسب کند.


•    احترام و بردباری
"مادرم علاوه برآنکه میانه‌روی و تعادل را به من آموخت، ارزشهایی نظیر صبر و احترام را نیز برایم به میراث گذاشت. پس از آنکه عهده‌دار پست نخست‌وزیری شدم تلاش کردم تا صبر و بردباری پیشه کنم و بابت کم‌کاری‌ها و اشتباهات سهوی کارکنان تحت امرم برآشفته نشوم و آنها را از کار بی‌کار نکنم در عوض با بدست آوردن وفاداری‌شان، به آنها می‌فهماندم که چه انتظاراتی از ایشان دارم. اینگونه آنها می‌توانستند عملکرد خود را  به سطحی بهینه و رضایت‌بخش ارتقاء‌ دهند. رفتار من با کارکنان به گونه‌ای بود که بسیاری از آنها پس از چند دهه خدمت‌گذاری هم‌چنان همراهیم می‌کنند. عمیقاً اعتقاد دارم که رفتار شایسته با کارکنان شایسته و دریافت کارکردی شایسته از آنان از جمله مسئولیت‌های خطیر مدیران است. امکان اشتباه همواره وجود دارد و نمی‌توان با پاک کردن صورت مسأله و حذف کارکنان به دلیل اشتباهاتشان و جایگزینی ایشان با نیروهای جدید مطمئن بود که دیگر اشتباهی صورت نخواهد گرفت، بلکه مهم شیوه برخورد یادگیرانه با اشتباهات و مدیریت آن‌ها است. من به شدت اعتقاد دارم که گل بی‌خار خداست. هر چقدر که من از دست کارکنانم آزرده خاطر شده‌ام، آنها نیز از من دلگیر شده‌اند. هرآنچه از خانواده ‌ام آموختم، در هنگام تصدیم بر نخست‌وزیری کارآمد بود."
ماهاتیرمحمد سیاستمدار و اقتصاددانی مبادی آداب بود که تأکید بسیاری بر سجایای اخلاقی داشت. او از جمله مدیرانی بود که ضمن پایبندی به اصول ارتباطی با پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک با دیگران رفتار می‌کرد.
ماهاتیرمحمد در قامت یک مدیر و یا رهبر یک جامعه، علاوه برآنکه علاقه‌ای وافر به سنن و فرهنگ جامعه مالزی به غریبی‌ها داشت، می‌کوشید تا مانند یک مدیر توانمند به ارزش‌های سازمان خود احترام بگذارد و از این طریق اعتماد جامعه (کارکنان سازمان) را جلب کند. 
امروزه تنوع قومی و فرهنگی عاملی قابل توجه در سازمانها است. ماهاتیرمحمد نیز به مدت بیش از 20 سال مسئولیت جامعه‌ای چندفرهنگی را برعهده داشت و کوشید تا با ایجاد جو تعامل و گفتمان، این تنوع را مدیریت و به هم‌افزایی دست یابد.
ماهاتیرمحمد بر اصل دموکراسی (سازمانی) پافشاری داشت و دیگران را در فرآیندهای سازمانی خود (مالزی) سهیم می‌کرد.