پیش از شروع مسیر رشد، کسب و کارتان را برایش آماده کنید
هر کارآفرین یا مدیر کسب‌وکاری در رؤیاهایش روزی را می‌بیند که شرکتش به رشد کافی رسیده باشد و درآمد مناسب برای استقلال مالی را تأمین کند؛ روزی که سفارش خدمات یا محصولات با روالی مناسب افزایش می‌یابد و مشتریان متعددی با شرکت ارتباط دارند.
قطعا رسیدن به چنین مرحله‌ای در ذهن تمامی بنیان‌گذاران وجود دارد و آن‌ها تلاش می‌کنند تا با رسیدن به آن، کمی از استرس‌های روزمره رهایی یابند.
رسیدن به رشد و جریان درآمدی مناسب را می‌توان هدف هر بنیان‌گذار استارتاپ دانست.
آن‌ها کسب‌وکار مدنظر خود را راه‌اندازی می‌کنند تا به امنیت مالی برسند و روی زندگی افراد مرتبط با آن تأثیر بگذارند. قطعا رسیدن به چنین هدفی آسان نیست و نیازمند ازخودگذشتگی‌هایی خواهد بود که شاید در تصور افراد نگنجد.
کارآفرینان با اختصاص منابع کافی زمانی و پولی و برنامه‌ریزی‌های صحیح، می‌توانند به اهداف مذکور دست پیدا کنند. اختصاص منابع با هدف ساختن بنیادی محکم برای کسب‌وکار، می‌تواند درکنار برنامه‌های دقیق بازاریابی و فروش، شما را وارد مسیر رشد کند. البته پیش از واردشدن به چنین مسیری، باید آمادگی آن را داشته باشید تا به‌عنوان مثال، پس از افزایش شدید مشتریان، توانایی خدمت‌رسانی به همه‌ی آن‌ها را داشته باشید.
آماده‌سازی سیستم
رشد همان‌طورکه هدف بسیاری از کسب‌وکارها محسوب می‌شود، می‌تواند شروعی بر سقوط آن‌ها نیز باشد. کارآفرینان برای جلوگیری از سقوط باید پیش از واردشدن به مسیر، زیرساخت و سیستم مناسب برای مدیریت آن را تأمین کنند. به‌عنوان مثال، پس از قرارگیری در مسیر رشد، سفارش‌های مشتریان افزایش می‌یابد و شما باید پیش‌ازآن، برای اجرای سفارش‌ها و تأمین نیازها آماده باشید.
داستان‌های متعددی از کسب‌وکارهایی وجود دارند که با روش‌های گوناگون جذب سرمایه یا بازاریابی حرفه‌ای، به‌سرعت وارد مسیر رشد شده‌اند. بسیاری از آن‌ها آمادگی چنین حجمی از پیشرفت را نداشته‌اند و درنتیجه، در مسیر شکست قرار گرفتند. درواقع با چنین روندی، رشد سریع به‌عنوان قله‌ی آخر کسب‌وکار عمل می‌کند و از آنجا، سقوط به نابودی شروع می‌شود.
زمان مناسب برای راه‌اندازی سیستم و زیرساخت، پیش از ورود به مسیر رشد است. به‌بیان‌دیگر، باید کسب‌وکار خود را برای هدف نهایی و نه آنچه الآن هستید، آماده کنید. اگر پیش از شروع مسیر رشد، پیش‌نیازهای فنی و حتی فرهنگی را برایش آماده کنید، هجوم مشتریان و سفارش‌های جدید ضربه‌ای به کسب‌وکار نخواهد زد. در آن حالت، برای همه‌ی سفارش‌های جدید راهکاری دارید و مدیریت آن‌ها دشوار نخواهد بود.
استراتژی تفکر روبه‌جلو
امکانات دنیای امروز به بنیان‌گذاران قدرت می‌دهد سیستم‌ها را با هزینه و درگیری بسیار کمتر راه‌اندازی کنند. اینترنت و فناوری‌های مرتبط و نرم‌افزارهای گوناگون، امکان راه‌اندازی سیستم‌هایی را به ما می‌دهند که توانایی مدیریت رشد را دارند. به‌علاوه، همکاری با شرکت‌ها و سازمان‌های دیگر نیز آسان‌تر شده و می‌توان درکنار دیگران، سیستم‌های بهینه‌تری برای رشد آماده کرد.
به‌عنوان نمونه‌ای از همکاری‌های استراتژیک تصور کنید که آژانس بازاریابی دیجیتال دارید. شما استراتژی‌های بازاریابی در دنیای مدرن و روش‌های آن را به مشتریان آموزش و به سازمان‌های بزرگ نیز مشاوره می‌دهید. فرض کنید یکی از مشتریان به راه‌اندازی راهکارهای شما تمایل پیدا می‌کند؛ اما ابزارهای لازم برای اجرای آن را ندارد. درنتیجه، مشتری از آژانس شما درخواست می‌کند تا راه‌اندازی استراتژی را نیز خودتان انجام دهید.
در سفارش بالا، فرض کنید امکان راه‌اندازی زیرساخت‌های بازاریابی دیجیتال برای مشتری را ندارید. در چنین موقعیتی، از قبل با یکی از شرکت‌های فعال در راه‌اندازی همکاری و مراوده کرده‌اید و اجرا را به آن‌ها محول می‌کنید. شرکت مذکور به‌عنوان پیمان‌کار دوم پروژه وارد عمل می‌شود و مواردی همچون وب‌سایت و تبلیغات را با هدف بازاریابی دیجیتال فراهم می‌کند. درنهایت، شما دستاورد آن‌ها را به‌عنوان محصول شرکت خود به مشتری تحویل می‌دهید.
در سناریو پیمان‌کار یا شریک دوم می‌توان همه‌ی طرفین حاضر در پروژه را برنده دانست و چنین رویکردی را می‌توان در انواع کسب‌وکارها به‌کار گرفت. درواقع، با برنامه‌ریزی این‌چنینی شما پیش از رشد، سیستم موردنیاز را به‌صورت همکاری با دیگر شرکت‌ها برای آن فراهم خواهید کرد. به‌بیان‌دیگر، طوری برنامه‌ریزی می‌کنید که آینده را به‌عنوان هدف در سر داشته باشید.
دراختیارداشتن سیستم، یعنی بخش‌های موردنیاز برای مدیریت سفارش‌ها را در ساختار شرکت راه‌اندازی و تیم فنی را حتی به‌صورت دورکار تشکیل داده باشید و ساختارهای لازم برای تولید محصول (حتی به‌صورت مشارکتی) را نیز آماده کرده باشید. درنهایت، عناصر فروش و بازاریابی باید دقیقا برنامه‌ریزی‌شده باشند و منابع مالی نیز برای فراهم‌کردن نیازهای بیشتر در آینده ذخیره شوند.
درنهایت، فراموش نکنید رشد می‌تواند هدفی در میانه‌ی مسیر رشد کسب‌وکار باشد و نباید آن را به چشم هدفی نهایی ببینید؛ چراکه ممکن است به نقطه‌ی اوج آخر شما تبدیل شود. آماده‌سازی زیرساخت و سیستم‌ها را برای رشد بهتر و از آن مهم تر، نیاز احتمالی به تغییر سیستم‌ها در زمان رشد را در نظر بگیرید. باآمادگی این‌چنینی، می‌توان امیدوار بود رشد فروش و درآمد به موفقیت‌های آتی منجر شود.
قطعا رسیدن به چنین مرحله‌ای در ذهن تمامی بنیان‌گذاران وجود دارد و آن‌ها تلاش می‌کنند تا با رسیدن به آن، کمی از استرس‌های روزمره رهایی یابند.
رسیدن به رشد و جریان درآمدی مناسب را می‌توان هدف هر بنیان‌گذار استارتاپ دانست.
آن‌ها کسب‌وکار مدنظر خود را راه‌اندازی می‌کنند تا به امنیت مالی برسند و روی زندگی افراد مرتبط با آن تأثیر بگذارند. قطعا رسیدن به چنین هدفی آسان نیست و نیازمند ازخودگذشتگی‌هایی خواهد بود که شاید در تصور افراد نگنجد.
کارآفرینان با اختصاص منابع کافی زمانی و پولی و برنامه‌ریزی‌های صحیح، می‌توانند به اهداف مذکور دست پیدا کنند. اختصاص منابع با هدف ساختن بنیادی محکم برای کسب‌وکار، می‌تواند درکنار برنامه‌های دقیق بازاریابی و فروش، شما را وارد مسیر رشد کند. البته پیش از واردشدن به چنین مسیری، باید آمادگی آن را داشته باشید تا به‌عنوان مثال، پس از افزایش شدید مشتریان، توانایی خدمت‌رسانی به همه‌ی آن‌ها را داشته باشید.
آماده‌سازی سیستم
رشد همان‌طورکه هدف بسیاری از کسب‌وکارها محسوب می‌شود، می‌تواند شروعی بر سقوط آن‌ها نیز باشد. کارآفرینان برای جلوگیری از سقوط باید پیش از واردشدن به مسیر، زیرساخت و سیستم مناسب برای مدیریت آن را تأمین کنند. به‌عنوان مثال، پس از قرارگیری در مسیر رشد، سفارش‌های مشتریان افزایش می‌یابد و شما باید پیش‌ازآن، برای اجرای سفارش‌ها و تأمین نیازها آماده باشید.
داستان‌های متعددی از کسب‌وکارهایی وجود دارند که با روش‌های گوناگون جذب سرمایه یا بازاریابی حرفه‌ای، به‌سرعت وارد مسیر رشد شده‌اند. بسیاری از آن‌ها آمادگی چنین حجمی از پیشرفت را نداشته‌اند و درنتیجه، در مسیر شکست قرار گرفتند. درواقع با چنین روندی، رشد سریع به‌عنوان قله‌ی آخر کسب‌وکار عمل می‌کند و از آنجا، سقوط به نابودی شروع می‌شود.
زمان مناسب برای راه‌اندازی سیستم و زیرساخت، پیش از ورود به مسیر رشد است. به‌بیان‌دیگر، باید کسب‌وکار خود را برای هدف نهایی و نه آنچه الآن هستید، آماده کنید. اگر پیش از شروع مسیر رشد، پیش‌نیازهای فنی و حتی فرهنگی را برایش آماده کنید، هجوم مشتریان و سفارش‌های جدید ضربه‌ای به کسب‌وکار نخواهد زد. در آن حالت، برای همه‌ی سفارش‌های جدید راهکاری دارید و مدیریت آن‌ها دشوار نخواهد بود.
استراتژی تفکر روبه‌جلو
امکانات دنیای امروز به بنیان‌گذاران قدرت می‌دهد سیستم‌ها را با هزینه و درگیری بسیار کمتر راه‌اندازی کنند. اینترنت و فناوری‌های مرتبط و نرم‌افزارهای گوناگون، امکان راه‌اندازی سیستم‌هایی را به ما می‌دهند که توانایی مدیریت رشد را دارند. به‌علاوه، همکاری با شرکت‌ها و سازمان‌های دیگر نیز آسان‌تر شده و می‌توان درکنار دیگران، سیستم‌های بهینه‌تری برای رشد آماده کرد.
به‌عنوان نمونه‌ای از همکاری‌های استراتژیک تصور کنید که آژانس بازاریابی دیجیتال دارید. شما استراتژی‌های بازاریابی در دنیای مدرن و روش‌های آن را به مشتریان آموزش و به سازمان‌های بزرگ نیز مشاوره می‌دهید. فرض کنید یکی از مشتریان به راه‌اندازی راهکارهای شما تمایل پیدا می‌کند؛ اما ابزارهای لازم برای اجرای آن را ندارد. درنتیجه، مشتری از آژانس شما درخواست می‌کند تا راه‌اندازی استراتژی را نیز خودتان انجام دهید.
در سفارش بالا، فرض کنید امکان راه‌اندازی زیرساخت‌های بازاریابی دیجیتال برای مشتری را ندارید. در چنین موقعیتی، از قبل با یکی از شرکت‌های فعال در راه‌اندازی همکاری و مراوده کرده‌اید و اجرا را به آن‌ها محول می‌کنید. شرکت مذکور به‌عنوان پیمان‌کار دوم پروژه وارد عمل می‌شود و مواردی همچون وب‌سایت و تبلیغات را با هدف بازاریابی دیجیتال فراهم می‌کند. درنهایت، شما دستاورد آن‌ها را به‌عنوان محصول شرکت خود به مشتری تحویل می‌دهید.
در سناریو پیمان‌کار یا شریک دوم می‌توان همه‌ی طرفین حاضر در پروژه را برنده دانست و چنین رویکردی را می‌توان در انواع کسب‌وکارها به‌کار گرفت. درواقع، با برنامه‌ریزی این‌چنینی شما پیش از رشد، سیستم موردنیاز را به‌صورت همکاری با دیگر شرکت‌ها برای آن فراهم خواهید کرد. به‌بیان‌دیگر، طوری برنامه‌ریزی می‌کنید که آینده را به‌عنوان هدف در سر داشته باشید.
دراختیارداشتن سیستم، یعنی بخش‌های موردنیاز برای مدیریت سفارش‌ها را در ساختار شرکت راه‌اندازی و تیم فنی را حتی به‌صورت دورکار تشکیل داده باشید و ساختارهای لازم برای تولید محصول (حتی به‌صورت مشارکتی) را نیز آماده کرده باشید. درنهایت، عناصر فروش و بازاریابی باید دقیقا برنامه‌ریزی‌شده باشند و منابع مالی نیز برای فراهم‌کردن نیازهای بیشتر در آینده ذخیره شوند.
درنهایت، فراموش نکنید رشد می‌تواند هدفی در میانه‌ی مسیر رشد کسب‌وکار باشد و نباید آن را به چشم هدفی نهایی ببینید؛ چراکه ممکن است به نقطه‌ی اوج آخر شما تبدیل شود. آماده‌سازی زیرساخت و سیستم‌ها را برای رشد بهتر و از آن مهم تر، نیاز احتمالی به تغییر سیستم‌ها در زمان رشد را در نظر بگیرید. باآمادگی این‌چنینی، می‌توان امیدوار بود رشد فروش و درآمد به موفقیت‌های آتی منجر شود.
منبع:zoomit.ir
